تسهیلگری و تفاوت هایش با حمایت های خیریه ای
به گزارش اخبار مشروح، تهران (پانا) - تسهیلگری واژه ای است که از سهل و آسان کردن می آید؛ یکسری روش ها و تکنیک ها و مهارت هایی را شامل می شود که امور سخت را آسان و کمک می کند کارها ساده تر و با برنامه ریزی پیش برود.
به گزارش شهفرایند، تسهیلگر کسی است که این فرآیند را هدایت می کند. یعنی در یک گروه باعث ایجاد گفت و شنود و صحبت کردن و تعامل می گردد و یک جورهایی فضا را برای گفت و شنود و باز کردن گره ها فراهم می کند. این مجموعه روش ها و مهارت ها را تسهیلگری می نامند که می تواند در هر حوزه ای از آموزش گرفته تا توسعه فردی و اجتماعی و حوزه های روان شناسی اتفاق بیفتد.
هفته سوم اکتبر را به عنوان هفته جهانی تسهیلگری نام گذاری کرده و رویکردهای حوزه های مختلف تسهیلگری در این مدت مورد توجه قرار می گیرد. به همین بهانه با مینا کامران، تسهیلگر حوزه روستایی درباره این رویه توسعه اجتماعی صحبت کرده ایم.
تسهیلگری چه کمکی می تواند به توسعه و توان افزایی جامعه بکند؟
با جمع آوری یکسری دیتاها و اطلاعات و برنامه ریزی برای اجرا و از طرفی پایش و ارزیابی آنها، این فرآیندها طراحی و تسهیل می گردد. رویکرد این کار کاملا مشارکتی است، به طوری که از بدنه جامعه محلی برای اداره و اجرای کارها استفاده می گردد. تسهیلگر با کمک جامعه محلی از طریق تشکیل گروه و ایجاد نهاد اجتماعی باعث افزایش تحرک اجتماعی در آن جامعه می گردد و همین فرایند باعث ارتقای سرمایه های اجتماعی و ایجاد همبستگی در جامعه می گردد. از طریق این همبستگی، برنامه ریزی برای انجام اموری که منجر به توسعه محلی می گردد، شکل می گیرد.
تفاوت تسهیلگری با حمایت های خیریه ای
تسهیلگری فرآیندی است که در راستای کاهش فقر، اهداف توسعه پایدار یا در راستای آموزش و بهداشت به کار گرفته می گردد. این نگاه در برابر نگاهی است که توسعه را از بیرون و از سمت بالادستی می نگرد. فرآیند تسهیلگری به توسعه به عنوان یک امر زیربنایی نگاه می کند که از طریق خود جامعه محلی صورت می گیرد، نه از طریق دولت یا نهادهای بیرونی. این فرق اصلی تسهیلگری با انجام امور خیریه و کارهایی است که ان جی اوها انجام می دهند. با این حال کارفرمای یک پروژه توسعه به روش تسهیلگری می تواند ان جی او باشد.
با این حال کامران معتقد است کاری که در فرایند تسهیلگری انجام می گردد کاملا متفاوت از حمایت های خیریه ای و سازمان های مردم نهاد است. تسهیلگری یک رویه است، ولی ان جی او و خیریه ها، نهاد و سازمان هستند که در حقیقت روش های خودشان را برای انجام فعالیت های بشردوستانه و حمایت های اجتماعی در منطقه ها کمتر برخوردار دارند.
تسهیلگری روشی است که می تواند در فعالیت های سازمان های مردم نهاد نیز مورد استفاده قرار بگیرد، ولی کاری که در اغلب این نهادها انجام می گردد، کمک های مستقیم و غیرمستقیم است. اتفاقی که در ایران از سال های دور باب شده این است که خیریه ها پول مستقیم برای کمک و حمایت تزریق می کردند یا در قالب ساخت مدرسه و خانه بهداشت صرف می شده است.
کارآفرینی بدون درک نیاز و بازاریابی بی فایده است
این تسهیلگر می گوید: الان رویکرد جدیدتری در حوزه کار ان جی اوها آمده است که کارهایی شبیه کارآفرینی انجام می دهند، یعنی به نوعی سعی در توانمندی اقتصادی گروه های آسیب پذیر دارند. با این حال نمی توان گفت رویکرد آنها تسهیلگری است. فرآیندی که رخ می دهد با تسهیلگری فاصله دارد، زیرا بدون درک نیازهای درست جامعه محلی آن کارآفرینی اتفاق می افتد. مثلا اینکه در یک روستایی اصلا نمی دانند که پتانسیل آدم های آنجا چیست و آیا اهل آن کار هستند یا نه.
چیزی که در سال های اخیر زیاد دیده ایم؛ فراخوان های مختلف برای توانمندسازی مردم منطقه ها محروم؛ مثلا اینکه مردم بیایید کمک کنید چرخ خیاطی بفرستیم برای فلان منطقه. اما این سوال را از خود نمی پرسند که چرخ خیاطی بفرستیم که چه بگردد؟ آیا بازاری برای فروش محصولات خیاطی وجود دارد؟ یا اینکه می آیند یکسری خانم را در حوزه ای آموزش می دهند که اصلا بازاری برایش وجود ندارد یا آموزش ها ناقص اتفاق می افتد. اینکه صرفا چرخ خیاطی به گروهی از افراد بدهیم تا بتوانند دوخت ودوز کنند، کافی نیست. کاری که در فرآیند تسهیلگری انجام می گردد این است که سوال ها در ابتدای کار مطرح و پاسخ ها بررسی گردد. آیا این محصول خیاطی در این منطقه بازار دارد؟ آیا این افراد خودشان می توانند مشتری هایشان را پیدا کنند و محصولات شان را بفروشند؟
فروش محصولات در بازارچه خیریه، ابترسازی کارآفرینی است
این پیگیری ها و پشتیبانی ها معمولا در فرآیند حمایت های سازمانی اتفاق نمی افتد یا اینکه نهایتا در بازارچه ای که از طریق همان خیریه راه افتاده محصولات این افراد به فروش می رسد. کامران معتقد است این طور کار کردن ابترسازی کارآفرینی است، زیرا آن آدم همواره پیوسته و وابسته به نهاد و سازمان خیریه ای و حمایت کننده باقی می ماند.
درک نیاز و مطالبه در این بین مهم ترین نکته است. تمایز تسهیلگری با دیگر حمایت ها دقیقا همین نکته است؛ مینا کامران می گوید: تفاوتی که تسهیلگری از این منظر دارد این است؛ تا جایی که بتواند در خواسته ها و نیازهای آدم ها عمیق می گردد و آنقدر جلسات مختلف برگزار می کند که ریز همه چیز را قبل از اقدام به کار دربیاورد. مثالی که این تسهیلگر برای توضیح بیشتر این فرآیند می آورد، سوزن دوزی سیستان وبلوچستان است. سوزن دوزی زیورآلات در سیستان در حال حاضر خیلی مد شده و همه برای کمک به توانمندسازی مردم روی این هنر بومی تمرکز می کنند و بسکمک از روستاها به این سمت رفته اند. در صورتی که این واقعیت را نمی دانند که این بازار اشباع شده و فروش زیورآلات سوزن دوزی در آن منطقه به اشباع رسیده است. مردم یک چیزی شنیده اند و مثلا می گویند ما می توانیم سوزن دوزی انجام دهیم اگر مواد اولیه را در اختیار ما قرار دهید. در صورتی که وقتی به این خواسته عمیق می شویم می بینیم ابعاد دیگری دارد که باید بررسی گردد و با یک جلسه صحبت کردن این اتفاق نمی افتد. با این حال سازمان های مردم نهاد معمولا این زمان را برای موشکافی کار و فرایند نمی گذارند و خیلی سریع می گویند خب بیایید یک کارگاه بزنیم و شما مشغول سوزن دوزی شوید. این تفاوت اصلی بین رویکرد و روش انجام تسهیلگری و ان جی اوهاست.
تسهیلگر به توان افزایی جامعه محلی کمک می کند
کاری که تسهیلگر انجام می دهد به نوعی ارتباط برقرار کردن میان ذی نفعان مختلف در یک پروژه است. تسهیلگر می تواند فضای گفت وگو و ارتباط موثر را ایجاد کند تا خودشان به حل مشکل شان برسند.
این فرآیند به صورتی است که اول از همه به نیازهایشان فکر کنند و ظرفیت ها و پتانسیل هایشان را بشناسند و از طریق همان پتانسیل ها به تحقق نیازها و خواسته هایشان بینجامد. به بیان دیگر برنامه ریزی مشارکتی کاری است که از طریق تسهیلگر اتفاق می افتد. برای حل مسائل آن جامعه با تکیه بر داشته ها و دانش و هنر بومی خود مردم. تسهیلگر به توان افزایی جامعه محلی کمک و بسترهای مشارکت را ایجاد و تقویت می کند.
وام هایی که گرفته می گردد ولی به کارآفرینی نمی رسد
روستاهای کشور ما بسیار زیاد است. وسعت روستاها هم بسیار است و به همان اندازه حجم مسائل آنها هم بزرگ و عمیق است. مینا کامران با مطرح کردن این سوال که فکر می کنید به چند درصد از این روستاها و روستانشین ها می توان برای توانمندسازی و توسعه زندگی شان رسیدگی کرد؟ تاکید می کند: نهادها و سازمان های حمایتی مثل بنیاد برکت و بنیاد علوی که پول های کلان در اختیار دارند و از سمت نهادهای رسمی هم حمایت می شوند، یکسری اقدامات توسعه روستایی را در دستور کار خود قرار داده اند که البته به عقیده من نقدهای زیادی بر آن وارد است. رویکردی که این نهادها دارند نیز اغلب کمی گراست و کیفیت خیلی وقت ها فدای کمیت می گردد.
وام های خرد و ایجاد کسب وکار، کاری است که بنیادهای خیریه ای بزرگ در روستاها انجام می دهند. ولی به گفته کامران از نفس کار که شاید توان افزایی و توسعه درون زاست، باز می مانند. روش های زیاد دور زدن برای سودجوها وجود دارد که در بسکمک از مواقع می بینیم وام گرفته شده، ولی اتفاقی نیفتاده است. من خودم بارها شاهد این قضیه بوده ام که ناظران از طرف بنیادهای حمایتی برای بررسی می آیند تا ببینند این وام به اشتغال و کارآفرینی رسیده است یا نه؛ که به راحتی آنها را از هدف منحرف می کنند. البته نمی توان بر روستایی هم خرده گرفت، زیرا آنقدر به مبلغ وام نیاز داشته که آن را به زخم دیگری زده است. ولی به هر حال آن اتفاقی که باید نمی افتد.
روستاتیش، از تولید محتوا و فروش تا مشارکت در توسعه روستا
روستاتیش یک فروشگاه اینترنتی برای فروش محصولات روستایی است که در راستای اهداف تسهیلگری شکل گرفته است. ایده روستاتیش بر اساس همین رویکرد توسعه درون زا و توان افزایی روستایی شکل گرفته، به طوری که گروه هایی که کار توان افزایی در روستاها می کردند، بعد از خروج از روستا و منطقه متوجه شدند روستایی ها با مشکل فروش محصولات شان روبرو اند.
او معتقد است: انتظار زیادی است که بخواهیم صفر تا صد تولید تا فروش محصول از طریق خود جامعه روستایی رخ بدهد. هرچند که این اتفاق هم در صورتی که رخ بدهد بسیار مبارک است. اما دسترسی جوامع محلی به بازارها محدودتر است. مشکل اینترنت و کمبود ابزارها و تکنولوژی در کنار آموزشی که در حوزه مارکتینگ و فروش ندیده اند و توان رقابتی آنها نسبت به افرادی که در شهر تحصیلکرده و کار می کنند، کمتر است.
همین می گردد که محصولات روستایی توان رقابتی شان در تولید محتوا در فضای مجازی و روایت قصه تولید محصول نسبت به شهرها کمتر می گردد. البته ما نمونه های موفقی را در روستاها داریم که فروش محصول شان را هم با موفقیت انجام می دهند. ولی اگر بخواهیم به صورت کلی نگاه کنیم این اتفاق نادر است.
یک کارآفرینی اجتماعی که به سود بیشتر فکر نمی کند
روستاتیش برای پر کردن این خلأها شکل گرفته؛ گروه های بسکمک در روستاها هستند و دارند کار تولید انجام می دهند، از صنایع دستی تا محصولات کشاورزی و دامی. روستاتیش با این ایده که کنار این تولیدکننده ها قرار بگیرد و در حوزه مارکتینگ و تولید محتوا و بازاریابی کمک کننده باشد و به فرآیند فروش شان کمک کند، شکل گرفت. از طرف دیگر خدمات پشتیبانی و خدمات پس از فروش هم خواهند داشت.
این تسهیلگر روستایی توضیح می دهد که یک درصدی از فروش محصولات روستا برای انجام کار توسعه ای در همان روستا اختصاص داده می گردد. به هر حال بیشترین روستاهایی که روستاتیش با آنها کار می کند، این اتفاق خوب را رقم زده اند و نیاز دارند که با فروش محصولات خود به پیشرفت پروژه های روستایی کمک کنند. روستاتیش هم به فروش محصول آنها کمک می کند و هم خود روستاییان را در توسعه روستا سهیم می کند.
روستاتیش یک کارآفرینی اجتماعی است که مبنایش حل مسائل اجتماعی در جوامع روستایی است و به گفته کامران رویکردش با کارآفرینی اقتصادی که بر مبنای بیشینه کردن سود است، تفاوت دارد. مبنای ما بهینه کردن فعالیت های اجتماعی و حل مسائل روستاهاست و ابزار ما فروش محصولات روستایی از طریق پلتفرم فروش آنلاین به همین نام و درصدی از سود به خود روستا برمی گردد تا صرف پروژه های تعریف شده گردد.
در حال حاضر فعالیت هایی مثل بازگرداندن دختران بازمانده از تحصیل و آموزش آفلاین و آنلاین دانش آموزان دختر در زمینه توسعه پروژه های اجتماعی روستایی مورد توجه این مجموعه است و در کنارش فعالیت های محیط زیستی مثل احیای قنات و کمک به حفظ جنگل.
منبع: خبرگزاری پانا