تور هلند: سفر با دوچرخه از هلند تا اندونزی به روایت یک گردشگر

به گزارش اخبار مشروح، کوئن فن هوت، جوان هلندی در شروع دهه سوم زندگی تصمیم می گیرد از روتین و روزمرگی فرار نموده و به سفری مجذوب کننده از هلند تا اندونزی آن هم با دوچرخه برود. او که عاشق دوچرخه است ایران را نیز به عنوان یکی از کشورهای مسیرش انتخاب می نماید.

تور هلند: سفر با دوچرخه از هلند تا اندونزی به روایت یک گردشگر

با تور هلند از کشور آسیاب های بادی دیدن کنید و در شهر زیبای آمستردام هلند گشت و گذار کنید.

این مصاحبه در طول اقامت کوئن در شهرستان جهرم، استان فارس در زمان میهمانی وی در منزل یکی از نویسنده ها خبرنگاران صورت پذیرفته و تقدیم شما عزیزان می گردد.

سلام کوئن لطفا خودت را معرفی کن:

- سلام (به فارسی سلام می نماید). من کوئن هستم 32 ساله از کشور هلند. من از شهر خودم سفری را آغاز کردم و با گذشتن از تقریبا نیمی از جهان به اندونزی خواهم رفت.

چه شد به فکر این سفر افتادی؟

- من حدودا 40 ساعت در هفته پشت میز کار می کردم. یک بار در عید سال نو با خودم فکر کردم برنامه سال آینده چیست؟ گفتم خب، کار و سرگرمی آخر هفته و پرداخت اجاره و کار و سرگرمی آخر هفته و ... . سال جاری هم مثل سال قبل سپری خواهد شد. برای همین تصمیم به سفر گرفتم.

پس هدف شخصی تو خروج از روتین زندگی بود؟

- بله تقریبا. ما در زندگی روتین با استرس ها و نگرانی ها و البته زندگی روزمره مسموم شده ایم. با خودم گفتم باید کار خاصی انجام بدهم و برترین ایده ای که به ذهنم رسید، سفر کردن با دوچرخه بود.

هدف بزرگتری هم داری؟

- بله من برای صندوق جهانی حمایت از حیات وحش یا WWF پول جمع می کنم تا آنها بتوانند جلوی انقراض ببر های سوماترا را بگیرند.

ببرها ؟ چرا ببر ها؟

- در زمان برنامه ریزی برای سفر در یک مجله آگهی یاری به این ببر ها را دیدم. بعد از تحقیق متوجه شدم از این حیوانات خارق العاده فقط حدود 350 عدد به جای مانده پس با خودم گفتم من از سفرم برای یاری به طبیعت استفاده کنم چون عاشق طبیعتم.

چطور این پول را برای ببرها جمع می کنی؟ و تا به حال چقدر جمع کردی؟

- در شهرم لایدن گشتم و از جاهای مختلف برای ببرها یاری دریافت کردم، مثل محل کار سابقم، پیرایشگاهی که همواره می رفتم، مشتری های قدیمیم و ... . یکی از حامیان اقتصادی من یک اسنک فروشی است که وقتی من وارد یک کشور می شوم اسنک آن کشور را درست می نماید و می فروشد و پول فروشش نصیب ببرها می گردد. در راستا هم مردم گاهی یاری هایی می نمایند. تا الآن حدود 2000 یورو (8 میلیون تومان) جمع نموده ام.

برنامه ریزی سفرت چقدر طول کشید؟

- بعد از سه هفته فهمیدم که بهتر است سفرم را با فصل هماهنگ کنم و برای این کار دیر شده بود. پس تا سال آینده صبر کردم که هم فصل بهتر باشد و هم پول بیشتری پس انداز کنم.

هزینه سفرت چقدر هست؟

- تقریبا 10 یورو (40 هزار تومان) در روز. البته گاهی کمتر مثلا وقتی در جاده هستم و فقط غذا می خرم و گاهی هم خیلی بیشتر مثلا وقتی در شهر های بزرگ هستم.

برای آغاز سفر چقدر پول لازم داشتی؟

- با روش سفر من حدودا 6000 یورو (24 میلیون تومان) در سال ضروری است. البته می گردد خیلی کمتر هزینه کرد و البته خیلی بیشتر. بستگی به خود شما، شرایطتان و هدفتان دارد. در خصوص تجهیزات سفر داستان متفاوت هست. می توانید تجهیزات گران قیمت خریداری کنید یا تجهیزات مقرون به صرفه. برای مثال من برای دوچرخه ام حدود 4000 یورو (16 میلیون تومان) هزینه کردم (کوئن یک دوچرخه سوار حرفه ای است و دوچرخه اش از برند سانتوس Santos، در سبک خود برترین برند محسوب می گردد). برای چادر حدود 300 یورو (1,200,000) هزینه کردم. من یک کیسه خواب خیلی خوب دارم اما شما یک معمولی ترش را با حدود 50 یورو (200 هزار تومان) می توانید خریداری کنید و البته یک دوچرخه خیلی مقرون به صرفه تر. پس با هر بودجه ای می توانید این سفر را آغاز کنید.

چرا این راستا؟

- دو انتخاب داشتم :یکی آفریقا و یکی آسیا. در آفریقا به خاطر مشکلاتی که در کشور ها وجود دارد همواره نمی توانستم دوچرخه سواری کنم. پس آسیا را انتخاب کردم. از طرف دیگر آسیا را ندیده بودم و دوست داشتم کمی هم از راستا جاده ابریشم بگذرم.

درباره ایران اگر بخواهی صادقانه نظرت را بگویی، چه چیز را بیشتر دوست داشتی و چه چیزی را دوست نداشتی؟

مردم را خیلی دوست داشتم. خیلی خوب و میهمان نواز بودند. اما دمای هوا خیلی آزارم داد! وقتی از شمال کشور وارد کشور شدم دما حدود 40 درجه بود که با توجه به دوچرخه سوار بودن من، بسیار اذیتم کرد. اما بخش خیلی بد دود کامیون ها بود. خیلی آلوده نماینده بودند و این آلودگی آن ها تنفس من را دچار مشکل نموده بود.

عکس: کوئن در بزرگ ترین غار دست ساز جهان، جهرم، فارس

چه تفاوتی بین ایرانی ها و سایر مردم در راستات دیدی؟

- اوه! ایرانی ها خیلی به توریسم علاقه دارند و درباره جهانگرد های خارجی خیلی کنجکاوند. همواره می خواهند با شما صحبت نمایند.

چه تفاوتی بین ایران و ترکیه دیدی؟

- در هر دو کشور، مردم میهمان نواز و مهربان هستند و تنها تفاوت، تنوع بیشتر طبیعی ایران بود. مخصوصا کویر و شنزار.

کجای ایران را بیشتر دوست داشتی؟

- سوال سختی پرسیدی. همه جا مجذوب کنندهیت خودش را داشت. مکان های دیدنی خوب و مردم جالب و مهربان. اصفهان و بازار بزرگ، یزد و شهر قدیمش. مردمی که در مکان های کوچک شما را به خانه می برند و زندگی واقعی ایران را تجربه می کنید.

اگر در دولت ایران سمتی داشتی، چه کاری می کردی که جهانگرد ها و مخصوصا جهانگرد های دوچرخه سوار راحت تر باشند؟

- در کنار راه ها، راستا مخصوص دوچرخه درست می کردم که به شهر های معروف راحت تر بفرایند. چند محل کمپ کوچک در پارک ها درست می کردم. الان هم می توانید در پارک ها بمانید ولی به آن ها دوش آب گرم و محل های امن برای برپایی چادر و اقامت اضافه می کردم.

با توجه به جوان بودن خودت، بین جوان های ایرانی و اروپایی چه تفاوت هایی دیدی؟

- اینجا جوان ها خیلی دوست دارند موقتا یا برای همواره به خارج بفرایند و در کشور یا بیرون از آن رویا هایشان را دنبال نمایند. روح چالش و پیشرفت را در ایرانی ها زیاد دیدم. در هلند جوان ها بیشتر روتین های جامعه را دنبال می نمایند. به مدرسه می فرایند، سپس کالج، شغل، تشکیل خانواده و ... . اما اینجا جوان ها بیشتر در پی شکستن روتین ها هستند.

تجربه ات از امنیت و ایمنی چیست؟ قبل از ورود به ایران و بعد از آن؟

- قبل از ورود به ایران هیچ مسئله ای نداشتم، پس از ورود به ایران هم مشکل خاصی نداشتم فقط یک بار راننده یک وانت کمی مزاحمت ایجاد کرد که آن هم به خیر گذشت! همواره به من درباره امنیت در سفر تذکر داده می شد اما تجربه شخصی من این طور می گوید که سفر با دوچرخه بسیار امن و ایمن است.

نظر دوستان و خانواده ات درباره سفرت چه بود؟

- دوستانم گفتند پیروز باشی. ما تو را یکی دو ماه دیگر می بینیم چون امکان ندارد بتوانی این راستا طولانی را تا آسیا طی کنی. مادرم خیلی از من حمایت کرد و پدرم هم اهل سفر است. البته پدرم کمی نگران امنیتم بود.

قبل از ورودت به ایران دید بدی نسبت به ایران نداشتی؟ اگر بله این دید تغییری نکرد؟

اصلا دید بدی نداشتم چون بلاگ های دیگران را درباره سفر به ایران خوانده بودم و دقیقا می دانستم که ایران چطور جایی است.

چطور پول و اسپانسر برای مخارج خودت پیدا کردی؟

- حدود یک سال پس انداز کردم. سپس در شهرم گشتم و تعداد زیادی نامه و ایمیل فرستادم و به جاها و افراد مختلف درباره سفرم و اهدافش شرح دادم. قبل از آغاز سفر هم وسایل خانه و ایکس باکسم (می خندد) را فروختم.

سخت نبود؟

- نه چون دنبال طلا یا یک میلیون دلار نبودم. فقط کمی تخفیف در خرید وسایلم و کمی یاری محبت آمیز.

از چه وسایل یا وب سایت هایی برای سفرت استفاده کردی ؟

- از اپلیکیشن Open street Map استفاده می کنم که هم آنلاین و هم آفلاین کار می نماید. برای عکس هایم از اینستاگرام استفاده می کنم که عکس هایش مستقیما به سایت اینترنتیم می رود. گوگل مپ هم برای جاده. از اپلیکیشن Viva Video Pro هم برای ساخت کلیپ های کوتاهی که برای خانواده ام می فرستم استفاده می کنم. از وبسایت warmshowers.org و cyclist برای یافتن میزبان در طول راستا بهره می برم.

برترین خاطره ای که از ایران با خودت می بری چیست؟

مردمی که در طول راستا دیدار کردم. مردم خیلی مهربان که من را با خودشان به جاهای مختلف بردند و مکان های تازهی که دیدم.

در طول سفر چه می خوری؟

- صبح که بیدار می شوم معمولا پاستایی که از دیشب بیشتر از احتیاج شام پخته بودم می خورم. کمی هم موز. به عنوان ناهار هرچیزی که در راستا پیدا کردم. مثل نان یا میوه یا چیپس. غروب هم یک فروشگاه پیدا می کنم تا مواد لازم برای پخت وپز را بخرم. معمولا بیشتر از احتیاج شام غذا می پزم که برای صبحانه هم مسئله ای نداشته باشم. در ابتدای سفرم زیاد نوشابه می خوردم اما حالا این عادت را ترک کردم چون کافئین زیاد نوشابه بسیار مضر است. چیپس هم بخاطر جبران نمک از دست رفته بدم در اثر عرق کردن می خورم.

اگر به عقب بر می گشتی و دوباره می خواستی سفرت را آغاز کنی، با توجه به تجربه های الان ات چه آمادگی های متفاوتی را داشتی؟

- من کاملا آماده بودم ولی شاید یک دوربین متفاوت می خریدم (کوئن یک دوربین خانگی رده پایین سونی و یک دوربین چاپ سریع پولاروید داشت). شاید وسایل و لباس های کمتری برمی داشتم تا بارم سبک تر باشد.

یک سوال مهم. درباره آینده ات بعد از سفر نگران نیستی؟ آمادگیش را داری؟

- نگران نیستم. باید ببینم در طول راستا چه پیش می آید. اگر به طور اتفاقی شغل خوبی در راستا پیدا کردم کار می کنم و اگر نه وقتی که برگشتم دنبال یک شغل تازه می گردم. شاید یک نمایشگاه دوچرخه زدم. هر چیزی غیر از پشت میز نشینی.

آیا در طول سفر تغییری در خودت احساس کردی؟

- بله همواره شب ها دیر می خوابیدم الان این طور نیست. حالا فقط با زمان و پیش آمدهایش جلو می روم و به آرامش رسیده ام. ولی در هلند همواره استرس داشتم. امیدوارم این آرامش را پس از اتمام سفر حفظ کنم. هرچند وقتی وبلاگ دیگران را می خوانم می بینم که جهانگرد های مثل من، دو یا سه ماه پس از بازگشت به خانه به روتین سیستم برمی گردند. فقط این بار بیشتر به وسیله ترافیک و چراغ های هدایت اذیت می شوند!

بعد از این سفر دلت برای کسی تنگ می گردد؟

- بله، خیلی افراد مهربان و خوبی را در طول سفر دیدار کردم. می دانم دیگر دیدارشان نخواهم کرد و این کمی غم انگیز است.

در طول روز چند کیلومتر مسافت را طی می کنی؟

- حدودا 100 تا 120 کیلومتر در روز. معمولا 5 روز در هفته دوچرخه سواری و دو روز برای استراحت توقف می کنم. البته این برنامه قطعی نیست و هرجا که دوست داشتم بیشتر می مانم.

تا اینجا چند کیلومتر راستا را طی نموده ای و از چه کشور هایی گذشتی؟

- دقیقا 7,642 کیلومتر. تا کنون از کشورهای هلند، آلمان، اتریش، اسلواکی، مجارستان، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، مونته نگرو، آلبانی، مقدونیه، یونان، ترکیه، گرجستان و ارمنستان گذر نموده ام و اکنون نیز که در ایرانم.

چقدر دیگر مانده؟

- حدود 12000 کیلومتر دیگر مانده که کل سفر بگردد حدود 20,000 کیلومتر.

الان چند ماه است که راه افتادی و چقدر زمان مانده است؟

- حدود 7 ماه است که راه افتادم (2 ماه در ایران) و حدودا 1 سال دیگر راه دارم. باید ببینم کجاها بیشتر یا کمتر می مانم.

-آیا سفر روی سلامتت اثر گذاشت؟

- بله الآن خیلی سالم تر هستم. هر روز دوچرخه سواری می کنم. کمی وزن کم نموده ام. البته همواره بیرون بودن خیلی از همواره داخل بودن سالم تر است!

هیچ فشار فیزیکی ای روی خودت احساس نمی کنی؟

- هر وقت فشاری باشد استراحت می کنم (می خندد).

هیچ وقت شد تسلیم بشوی و بخواهی سفرت را نیمه کاره رها کنی؟

- در ترکیه وقتی دستم را به یک کامیون گرفته بودم، تعادلم را از دست دادم و انگشتم در حفره ای در کامیون گیر کرد و کامیون من را با سرعت 80 کیلومتر دنبال خودش کشید طوری که یک بند از انگشتم کاملا قطع شد! من را پشت وانت در راستا کوهستانی پس از 1 ساعت به بیمارستان رساندند و 5 روز در آنجا بستری بودم. در بیمارستان به این فکر می کردم که برای ریکاوری به خانه بازگردم. اما پس از تماس با مادرم که پزشک است، او به من دلداری داد و گفت که در سفر و در کنار دوستانت بهتر ریکاوری خواهی کرد. پس به سفرم ادامه دادم.

و سوال آخر. برترین چیزی که سفر به تو یاد داد چه بود؟

چیز های زیادی در سفر یاد گرفتم اما برترینش قطعا این بود که مردم در سرتاسر جهان خوب، مهربان و دوست داشتنی هستند و باید مردم را دوست داشت.

راهنمای خرید دوچرخه از زبان کوئن

سبک دوچرخه

برای Cycle Tourism یا همان گردشگری به دور جهان با دوچرخه، احتیاج به یک دوچرخه خوب سبک تورینگ یا یک دوچرخه اصلاح شده کوهستان دارید. اگر فقط در اروپا و جاده های با کیفیتش حرکت خواهید کرد بعضی از دوچرخه های Race هم مناسب هستند.

تنه

برترین جنس تنه فولاد است چون استحکام زیادی دارد و همه جا می توانید تعمیرش کنید. تنه های آلومینیوم هم بخاطر وزن سبکشان عالی هستند. اصلا سراغ تنه های فیبر کربن نروید چون اولا مقاومتشان در برابر بعضی فشار ها و ضربات کم است. دوم اینکه اگر بشنمایند کلا تنه دوچرخه را از دست می دهید و سوما هیچ کس نمی تواند تعمیرشان کند.

نگهدارنده بار

برترین برند نگهدارنده بار و کیف ها توبوس Tubus است چون فولادی و مقاومند و اگر شکست به راحتی جوش داده می گردد.

کیف ها

برای خود کیف ها بهتر است از انواع ضد آب بهره ببرید. برند پیشگام در اروپا و جهان اورتلیب Ortlieb است اما از برند های دیگر و البته مقرون به صرفه تر هم می توانید بدون مشکل بهره ببرید.

دنده دوچرخه

انتخاب دنده کاملا بستگی به بودجه شما دارد. اگر امکان خوب هزینه کردن را دارید می توانید از دنده مشابه چیزی که من بر روی دوچرخه ام دارم بهره ببرید: من از تسمه (به جای زنجیر) و سیستم دنده راهلاف (Rohloff) آلمانی استفاده می کنم.

این نوع دنده بسیار مفید است چراکه به ندرت خراب می گردد و هیچ نگهداری خاصی در طول سفر احتیاج ندارد. بعلاوه داخلی بودن این نوع دنده باعث می گردد کثیف و خراب نگردد. قیمت این سیستم حدود 1000 یورو (4 میلیون تومان) است.

اگر محدودیت بودجه دارید دنده های شیمانو XL و شیمانو XT انتخاب های خوبی هستند چون بسیار قابل اتکا، قوی و مقاومند.

زین

روی این موضوع بهتر است خوب سرمایه گذاری کنید. بیشتر سایکل جهانگرد ها از زین های چرمی مثل برند بروکس Brooks استفاده می نمایند چون با فرم بدن شما هماهنگ می گردد.

ابزار سفر کوئن

تلفن هوشمند راگ گیر RugGear مدل RG730

تلفن هوشمند قبلی کوئن پس از چند بار به زمین افتادن در راستا، بالاخره در ترکیه می شکند. او با تحقیق به این برند می رسد. پس از ارسال ایمیل به سازنده و درخواست ارسال این مدل، شرکت این تلفن را به صورت رایگان برای یاری به هدف کوئن برایش ارسال می نماید. بر طبق گفته کوئن تلفن تازهش چندین بار به زمین افتاده اما جز چند خش در گوشه هایش هیچ مشکل دیگری ندارد.

اجاق بنزینی کوچک و جالب برای گرم کردن غذا

از فویل پشت اجاق جهت خنثی کردن اثر باد استفاده می گردد.

پمپ باد و ابزار مختصر اما مفید

سیستم موقعیت یاب (GPS) برند اسپات Spot مدل Qen3

این وسیله مجذوب کننده و کوچک امکانات جالبی داشت. برای مثال می توان در صورت مشکل یک پیغام از پیش مشخص شده به شماره ای خاص فرستاد (در خصوص کوئن این شماره متعلق به پدرش بود). دکمه SOS که برای درخواست یاری از نزدیک ترین مرکز امدادی کاربرد دارد. این وسیله به صورت زنده مکان دقیق شما را بر روی وب سایت یا وبلاگتان به نمایش در می آورد. علاوه بر امکانات جالب دیگر، نکته مجذوب کننده این وسیله شارژدهی یک ماهه اش با 4 باتری نیم قلم شارژی بود!

دیگر ابزار و وسایل سفری

  • پاوربانک که کاربردی بودنش در سفر بر کسی پوشیده نیست.
  • چاقوی کوچکی که کنار جاده پیدا نموده بود!
  • پول نقد که با ورود به ایران با توجه به عدم پشتیبانی کارت های اعتباری، کوئن در مرز 100 دلار را به ریال ایران تبدیل نموده بود و با خود حمل می کرد.
  • فلش لایت برای نصب به عنوان نور دوچرخه در صورت احتیاج (کوئن شب ها سفر نمی نماید)
  • هدلایت
  • هدفون یا به قول خودش یار همیشگی در سفر که موسیقی گوش کند و البته از صدای کامیون ها در امان باشد.
  • گذرنامه و کیف کوچک مدارک
  • کاتالوگ کوچکی که درباره خودش و سفرش بود.
  • نقشه ای که دوستی در تهران به زور به او هدیه داده بود!
  • محافظ گوش برای خوابی آرام در کنار جاده
  • کرم ضد آفتاب. کوئن از قیمت کرم ضد آفتاب در ایران متعجب بود که البته بعدا معلوم شد به فروشگاه مناسبی مراجعه ننموده بود!
  • لباس مناسب دوچرخه سواری
  • انواع کیف مخصوص دوچرخه و ....
  • این ببر عروسکی هم مادر کوئن که جراح است با دستان خود می بافد و برای یاری به ببر ها به قیمت 10 یورو (40 هزار تومان) می فروشد:

شما عزیزان می توانید داستان و راستا سفر کوئن را از وب سایت اختصاصی یا اینستاگرامش به صورت زنده دنبال کنید:

www.vanhuutnaarher.com

Instagram: cycling-for-tigers

چیز های که از کوئن آموختیم

شاید مهم ترین و مجذوب کننده ترین بخش دیدار با این جوان آرام و جالب، این بود که کوئن فن هوت، مردی از سرزمینی بسیار متفاوت از سرزمین پارس، اما دقیقا یک جوان بود مانند همه ما جوانان ایرانی با داستان ها، علایق، روحیه، تجارب، ترس ها و آرزوهای معمولی ما.

شاید برای مسئولین، تفکر در این نکته مفید باشد که برای نمایش روزانه ایران واقعی و میهمان نواز به 10،000 نفر اروپایی باید میلیون ها یورو هزینه کرد اما یک جهانگرد دوچرخه سوار بین 1 تا 3 ماه است که هر روز تجاربش از ایران را برای چند ده هزار نفر به نمایش می گذارد.

نمی شد کوئن را دید و پشتکار و قدرت تصمیم وی را در هدفش تحسین نکرد. برای همه جوانانی که با کوئن دیدار کردند، او تلنگری بود برای جدا شدن از روزمرگی و سپردن خود به دریای تجارب سفر. به قول کوئن: مهم ترین چیزی که از سفر یاد می گیریم این است:

مردم همه جهان خوب و مهربان هستند. نترسید و دوستشان داشته باشید.

در ادامه چند عکس اختصاصی از کوئن فن هوت، این میهمان آرام و دوست ببر ها تقدیم شما خبرنگارانیی های عزیز می گردد.

منبع: کجارو
انتشار: 12 دی 1400 بروزرسانی: 12 دی 1400 گردآورنده: spikenews.ir شناسه مطلب: 1361

به "تور هلند: سفر با دوچرخه از هلند تا اندونزی به روایت یک گردشگر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تور هلند: سفر با دوچرخه از هلند تا اندونزی به روایت یک گردشگر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید