نقطه جوش ات را پیدا کن
به گزارش اخبار مشروح، اگر از بچگی در خانه و مدرسه یادمان می دادند وقتی عصبانی هستیم به جای داد و فریاد راه انداختن و کتک کاری و بقیه هیجانات واکنشی حرف می زدیم یا به گوشه ای می رفتیم و به بالش یا کیسه بوکس مشت می زدیم با این آگاهی که داریم هیجانمان را تخلیه می کنیم، شاید امروز شاهد این حجم از خشونت نسبت به یکدیگر نبودیم و کار به جاهای باریک و عادی شدن دعوا در ملاعام و حمله با قفل فرمان و بقیه نبودیم.
یادمان ندادند خشم چیست و چگونه باید آن را مهار کرد و نتیجه تبدیل خشم و عصبانیت به رفتاری عادی شد که همه ما از عظیم و کوچک تا زن و مرد به خودمان این اجازه را می دهیم که عصبانی شویم و آن را به شیوه های مختلف بروز دهیم.
این خشم و عصبانیت افسار گسیخته بین آدم ها و روابط خانوادگی و اجتماعی، با گیاهان و محیط زیست و حیوانات راه پیدا نموده و راستش را بخواهید از مرز هشدار فراتر رفته و زنگ خطر را به صدا درآورده که باید برای این حجم از عصبانیت منتهی به خشونت کاری کرد.
مراقب خلبان اتوماتیک باشیم
دکتر لیلا کریمی فرشی، روان شناس درباره خشم و عصبانیت می گوید: خشم جزو هیجانات مشترک بین همه انسان هاست. خشم هیجانی است مثل شادی و اندوه. خشم سطوح مختلفی دارد و همه انسان ها در طول روز خشم را به شیوه های مختلف تجربه می نمایند. وقتی نیازهای انسانی برآورده نمی گردد، ما احساس خشم می کنیم همان گونه که وقتی اتفاقی باب میل و خواسته ما نباشد این هیجان را تجربه می کنیم. بخشی از عصبانیت و خشم و میزان آن به ژنتیک بستگی دارد و بعضی آدم ها تحریک پذیرتر هستند و زودتر عصبانی می شوند و بعضی خونسردترند و دیرتر عصبانی می شوند. اما فضایی که افراد در آن رشد نموده و عظیم می شوند نیز می تواند آمادگی خشم را در آنها تغییر دهد.کنترل خشم اما مهارتی است که همه ما باید آن را یاد بگیریم.10مهارت را جزو مهارت هایی می دانیم که افراد برای داشتن زندگی و زیست فردی بهتر باید یاد بگیرند یکی از آنها مهارت کنترل خشم است. در این مهارت به فرد یاد می دهیم اول به خودآگاهی برس، احساساتت را بشناس و هنگامی که احساس می کنی، داری عصبانی می شوی، احساساتت را رصد کن و به خودت یادآوری کن الان چه باید بکنی که به نقطه جوش نرسی. بسیاری از افکار ما ناکارآمدند و در ناخودآگاه ما ثبت شده اند که معمولا بدترین افکار هم هستند. این افکار یکباره به سطح می آیند و رفتار و گفتار آدم ها را در دست می گیرند که به این حالت می گوییم خلبان اتوماتیک یعنی هوشیاری فرد بر رفتار و گفتارش حاکم نیست و همین هاست که خشم و عصبانیت آدم ها را سریع تر می نماید و شدت می بخشد.
یادآوری؛ دارم عصبانی می شوم
افرادی که روی خودشان کار می نمایند و نقاط قوت و ضعف خود را می شناسند و بر هیجانات خود تسلط دارند، زمانی که با شرایط تحریک نماینده خشم روبرو می شوند بهتر می توانند خود را کنترل نمایند و نگذارند عصبانیت آنها اوج بگیرد. بعضی افراد خیلی زود از آستانه صفربه100 می رسند و عصبانیت خود را بروز می دهند. حتی وقتی مثلا با دوست خود دارند درباره دربی و مسابقه فوتبال صحبت می نمایند.کسی که مهارت خشم را بلد نیست شاید در همان اول کل کل ساده و حتی شوخی عصبانی گردد و کار به کتک کاری بکشد اما کسی که مهارت بلد است و به خودآگاهی رسیده متوجه میزان هیجاناتش است و به خودش یادآوری کند، دارم عصبانی می شوم. این مهارت ها را باید به مردم آموزش داد و به خصوص به بچه ها. مهارت یعنی آنقدر کاری را تمرین کنی که در ذهنت ثبت گردد و دیگر به خلبان اتوماتیک و رفتارهای اتوماتیک ناکارآمد و زیان رسان برنگردی. مهارت یعنی جایگزین کردن یک رفتار درست و مفید به جای یک رفتار نادرست با تمرین.
آدم عظیم های عصبانی بخوانند
به دکتر کریمی می گویم این مهارت ها را می توان به بچه ها آموزش داد تا در عظیمسالی آدم های بهتری باشند و به خود و دیگران آسیب نزنند.اما در جامعه ما خلائی وجود داشته - و هنوز هم وجود دارد- به آدم عظیم های امروزی در کودکی مهارت کنترل خشم یاد نداده اند و ما اکنون آدم عظیم هایی هستیم عصبانی و به خودمان اجازه بروز خشم در هر مکانی را می دهیم زمان رانندگی، موتورسواری، هنگام خرید و فروش و... به این آدم عظیم های عصبانی باید چه مهارتی را یاد داد که نگذارند به نقطه جوش برسند.
می گوید: خشمی که شاهد آن هستیم، خشم لحظه ای نیست، خشم های فروخورده است. وقتی حوادثی مشابه رخ می دهد باید به سلامت روان جامعه بیشتر دقت کرد. راستش را بخواهید توجه به سلامت روان در جامعه ما کمرنگ شده. هر چقدر هم که یک آدم مهارت های فردی را بلد باشد و کوشش کند عصبانیت و خشم خود را کنترل کند اما در موقعیت های مختلف سرخورده گردد همین آدم به جایی می رسد که دیگر کنترل از دستش خارج شده و عصبانیت خود را بروز می دهد. حتی یک آدم افسرده که درمان نشده و سراغ درمان خلق پایین خود نمی رود جایی خشم و عصبانیتش فوران نموده یا به خودش آسیب می زند یا به دیگران. مجموعه اختلال های روانی افراد و عواملی که سلامت روان او را درگیر نموده می تواند باعث بروز خشم های انفجاری گردد. الان باید مسؤولان وارد عمل شوند و برای سلامت روان جامعه کاری بنمایند. روان درمانی و مشاوره های روان شناسی تحت پوشش هیچ بیمه ای نیست و بسیاری از مردم توان پرداخت هزینه های مشاوره و روان درمانی را ندارند. این در حالی است که کرونا و شرایطی که به وجود آورده دقیقا روان آدم ها را نشانه گرفته است، سوگواری های بدون همراه، تنهایی های اجباری، تعطیل شدن باشگاه ها و مکان های ورزشی که افراد در این مکان ها هیجان خود را تخلیه می نمایند و ده ها اتفاق دیگر که باعث شده هیجانات در افراد گره بخورند و تخلیه نگردد و با خشم و عصبانیت بروز پیدا کند. به نظرم دولت و مسؤولان به خصوص در دوره کرونا کلا روان آدم ها را نادیده گرفتند و این آسیب های زیادی به افراد، هم در خانه، هم در محل کار و هم در جامعه وارد کرد. الان باید به ارتقای سلامت جامعه فکر و برای آن برنامه ریزی کرد، چون اگر درمان نگردد هم، در زمان فعلی و هم در آینده مسائل زیادی برای جامعه به وجود می آورد.
تحمل آدم ها، اندازه ای دارد
به کریمی می گویم، بعضی شرایط بد مالی و معیشتی را بهانه نموده و به خود مجوز بروز خشم و عصبانیت می دهند. با این گروه حتی نمی توان گفت وگو کرد، چون می گوید بی پول و بیکار هستم و حوصله حرف زدن ندارم. آیا رفتار این افراد قابل قبول و پذیرش است، می گوید: ما در زندگی روزمره با اتفاقاتی روبه رو هستیم که مانند دانه های زنجیر به هم وصلند. بیکاری، بی پولی، ناتوانی در تامین نیازهای افراد خانواده، ناامنی روانی در محل کار و... همه می توانند باعث بروز خشم شوند. فردی که مهارت کنترل خشم بلد است شاید بتواند عصبانیت خود را کنترل کند اما این آدم زمانی که از جاهای مختلف به او فشار وارد می گردد، دیگر نخواهد توانست عصبانیت خود را کنترل کند. مهارت های زندگی دیگر نمی تواند در این شرایط به فرد یاری کند. باید شناسایی عواملی که آدم های زیادی را درگیر نموده و عصبانی می نماید در اولویت قرار گیرد و برطرف آنها آغاز گردد. آدم ها نمی توانند همزمان چند گرفتاری و مشکل را با هم حل و رفتار و گفتار خود را هم کنترل نمایند.گاهی میزان فشاری که به آدم ها وارد می گردد آنقدر زیاد است که دیگر نمی توانند رفتار و کنش خود را مقابل این مسائل کنترل نمایند. این درست زمانی است که باید دولت و مسؤولان از برآیند میزان خشم و عصبانیت افراد جامعه و واکنش های آنها متوجه حجم مسائل شوند و آنها را کم نمایند و گرنه نمی توان فقط از افراد جامعه خواست همه چیز را تحمل نمایند و هیجان خود را نشان ندهند که اگر چنین گردد، هیجان فروخورده و خشم سرکوب شده شکل می گیرد و جایی به بدترین شکل ممکن بروز پیدا می نماید.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین